عنوان بحثمان انتخابات، تبليغات و نتيجه است. تنها فرصتي که داريم تا روز جمعه است و راجع به اين موضوع مهم هم صحبت کنيم.ان شاءالله روز جمعه 2 اسفند براي ما احسن الاحوال باشد وبهترن مقدرات براي مملکت وشهر ما رقم بخورد.


ان آيه را همه شنيديم اما هيچ توجهي به آن نکرديم ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم. خداوند سرنوشت قومي را عوض نمي کند مگر اينکه آنها خودشان را تغيير بدهند.


اين آيه موضوعش انتخاب است در اين آيه سه تفکر وجود دارد:


تفکراول اينکه مي گويند سرنوشت کشور بدست ماست.


تفکردوم اينکه انتخابات به ما ربطي ندارد و انتصابي است.


تفکرسوم ما شرکت مي کنيم اما راي نمي دهيم مهم اينست شناسنامه مهر بخورد.


در هر سه تفکر منظور اينست که راي ميدهم اما چه رايي؟ اگر با اين سه تفکر وارد گفتمان امام و رهبري بشويم خيلي مسائل روشن مي شود که کدام تفکر درست است و کدام غلط که من با کليدواژه بيان مي کنم.


رهبر معظم انقلاب در سخنراني 2اسفند فرمودند #حضور_حداکثري: هرکس ايران عزيز، امنيت ميهن و آبروي وطن را دوست دارد و در پي حل مشکلات است، بايد در پاي صندوق رأي حضور يابد تا عزم و اقتدار ملي ايرانيان بار ديگر به منصه ظهور برسد.


اين بيان دو تفکر را شامل مي شود يعني هم شرکت کنيد و انتخاب کنيد هم شرکت کند راي سفيد بدهد. اما اين دوفرق دارد. فرقش کجاست؟ آنجايي است که انتخاب کانديد يعني مشروعيت نظام و کشور دوستي يعني غيرت داشتن به شرنوشت مردم ايران. اگر کسي بخواهد راي سفيد بدهد بي غيرتي خود را هم نسبت به سرنوشت مردم ايران اعلام کرد هم نسبت به خانوده چندنفره ي خود يعني هر بلا ومشکلاتي که سر خودش و خانوده اش بيايد مهم نيست.


پس حضور حد اکثري با انتخاب.


اما مهمترين مساله تفکر دوم است که منظورش اينست من را ميدهم اما مي دانم راي من تاثير ندارد منتخب از قبل تعين شده است حالا يا راي مي خرند يا از قبل صندوق را پر از راي مي کنند.


در انتخابات ما دوکار اشتباه از سوي دولت ورقيب انجاممي شود که بايد مردم متوجه باشند


مساله اول دلسرد کردن است:


من در سال92با يکي از وزراي فعلي دو دولت آقاي روحاني در مورد يکي از کانديداهاي مجلس تلفني صحبت داشتم بمن گفتند آقاسيد نطفه ي فلان کانديدا در صندوق راي ريخته شده است او راي مي آورد.  


اين يعني حاشيه اين يعني توطعه اين يعني دلسرد کردن مردم از انتخابات که رئيس جمهور در جلسه اي بيايد بگويد انتخابات مهندسي شده و انتصاب است.


رهبري هم جواب دادند زماني که انتخابات به نفع شماست صحيح است الان که متوجه شديد به نفع شما نيست مهندسي شده است اين تفکر کاملا غلط است. بعد بيايند برنامه بچينند که اگر راي به نفع ما نبود بگوئيم در انتخابات تقلب شده است. و بعد فرمودند في قلوبهممرض فزادهم الله مرضا.


مساله دوم حمله به سوراي نگهبان است:


اما مساله مهمتر که هم گفتمان امام است و هم گفتمان رهبري تفکر اول که سرنوشت کشور براي من مهم است و بخاطر همين هم انتخاب مي کنم و هم  راي مي دهم که خودش نکاتي دارد:


نکته اول نوع انتخاب است؛ چه کسي را انتخاب بکنيم؟


اينکه به چه کسي راي بدهم نمي توانم بگويم چون انتخابات آزاد است و انتخاب نيز آزاد


اما مي توانم شاخصه هايي از گفتمان امام و رهبري بيان کنم که انتخاب براي ما راحت تر باشد.


1.مؤمن باشد.


کسي مورد انتخاب ما باشد که انحراف فکري نداشته باشد. اول مومن باشد و وقتي وارد عرصه شد بلغزد اين را ما در دو دوره انتخاباتها مشاهده کرديم.


2.انقلابي باشند؛


پايبند به نظام و رهبري و دلسوز انقلاب باشد.نگذارد بهمين راحتي انقلاب زير سوال برود رهبري زير سوال برود.الان رهبري يک حرفي بزند چند ساعت بعد منتخب من هم تهمت به رهبر بزند هم دروغ به رهبر ببندد هم عکس گفتمان رهبري عمل کند. اين با انقلابي بودن فرقش زمين تا آسمان است.


3.شجاع باشند؛


نماينده منتخب ما شجاع باشد قدرت حرف زدن داشته باشد از تهديدات نترسد.


واقعتي را بگويم وقتي طرح استيضاح رئيس جمهور کشور ما در مجلس چندمرتبه کليد خورد نمايندگان زياد امضا زدند امابعدش چه شد برنامه استيضاح بهم خورد. دليلش را شفاف بگويم چندين نماينده ي مجلسي مي گفتند ما طرح  استيضاح داديم امضا هم زديم اما امضا کنندگان را با خانه و ماشين و شغل خريدند و امضا را پس گرفتند حتي يکي از نمايندگان ميگفت من بشرطي امضا را پس ميگيرم که همسر من در فلان قسمت دانشگاه استخدام بشود.


اين شجاعت نيست اين عين رضالت است. ما نماينده اي بايد انتخاب کنم شجاع مدير مدبر و .


نماينده‌اي که از حرف زدن عليه فلان قدرت خارجي ميترسد، لايق اين نيست که بيايد [براي]مردم ايران، با اين عزّت، با اين شجاعت نمايندگي کند.


4.داراي روحيه‌ي جهادي باشند؛ شب و روز نشناسند.


5.کارآمد باشند؛ به معني واقعي کلمه طرف‌دار عدالت باشند. کشور ما به عدالت احتياج دارد، بشريّت به عدالت احتياج دارد؛ جمهوري اسلامي پرچم عدالت را بلند کرده؛ نگذاريم که اين پرچم بخوابد. به معناي واقعي کلمه دنبال عدالت باشيم؛ هم عدالت اقتصادي، هم عدالت حقوقي، هم عدالت سياسي؛ در همه‌ي زمينه‌ها عدالت بايد وجود داشته باشد.


اگر ميتوانيم يک چنين افرادي را بشناسيم، بهشان رأي ميدهيم؛


اگر نشناختيم، از آدم‌هاي بصير و مورد اعتماد استفاده کنيم.


کسي نگويد خيلي خب، شرايط نامزد انتخاباتي، اين‌ها بايد باشد، من که نمي‌شناسم، نميدانم، پس بنابر‌اين بهتر است که رأي ندهم؛ نه، حتماً رأي بدهيد، منتها به افراد بصير،


ان‌شاءالله همه‌ي مردم با نيّت خالص و با اتّکاء به خداي متعال وارد ميدان بشوند.




سخنراني حجت الاسلام حسيني تبار در تاريخ 25-11-1398 در مسجد جامع زرندين سفلي


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قالب های فارسی وردپرس 6 پردیس شهید رجایی ارومیه Candice مقالات اموزشی یخچال دانلود فیلم + زیرنویس تعمیرات جک پارکینگ - 09126589443 گل و گیاه رنگواره کتابخانه عمومی قدس مشاوره تلفنی سربازی